استارت آپ چیست؟
جمله ای که هر کسی میتواند با خود بگویداین است که:“من نمی
خواهم برای یک نفر دیگر کار کنم”، “من میخواهم استارت آپ راه بیندازم”، “اگر مدتی
بر روی ایده های خودم کار کنم خیلی سریع پولدار می شوم” عبارات آشنایی که این
روزها میان جوانان بسیار رایج است.
و آنقدر جدی است که برخی از این افراد کسب و کارهای روزمره خود را رها کرده و در راستای تحقق رویاهای خود اقدام به ایجاد شرکت های استارت آپی می کنند. اما به راستی استارت آپ چیست؟ آیا آنقدر که شور و اشتیاق برای ایجاد استارت آپ بوجود آمده است، درک و تعمق در معنا و مفهوم آن ایجاد شده است. متاسفانه در این مساله نیز همانند سایر مفاهیم رایج در کشور پیش از آموزش های رایج و درک عمیق موضوع، تب و تابی بی حد و اندازه ایجاد شده و هرچند تا حدودی در ایجاد فضای مثبت برای شکل گیری و رشد استارت آپ ها، موفق بوده، باعث شده تا تعداد قابل توجهی از جوانان بدون داشتن دیدی وسیع از این مساله، به زعم خودشان اقدام به راه اندازی استارت آپ نموده و با بن بست ها و در نتیجه شکست های بزرگی روبرو شوند.
آمار جهانی میگوید که از هر ۱۰۰ استارت آپ ۹۰ تا از آنها شکست میخورند، و از ۱۰ تای باقی مانده فقط شاید یکی از آنها به موفقیت استارت آپهای معروفی مثل آمازون و فیسبوک و گوگل برسند. اکثر استارت آپ ها هیچ وقت نمیتوانند مشتریان زیادی را جذب کنند.
در این یادداشت سعی شده است بصورت اجمالی نگاهی جامع به مساله استارت آپ و تعریف و توصیف ویژگی های آن پرداخته شود.
:تعریف استارت آپ
ابتدا برهر چیز ذکر این نکته ضروری است که استارت آپ چیزی نیست جز کارآفرینی، اما کارآفرینی به شیوه نوین. مفاهیم استارت آپ ریشه در مفاهیم کارآفرینی دارد. با این تفاوت که با گسترش روزآفزون علم و اشباع بسیاری از حوزه های کسب و کار برخی از پارامترها در کارآفرینی بیش از پیش پررنگتر شده و از اهمیت بیشتر برخوردار می شود. به عنوان مثال مفاهیمی مانند فناوری، نوآوری و زمان که در استارت آپ ها دارای اهمیت زیادی هستند، سالهاست که در کارآفرینی نیز مورد توجه بوده اند. با این ذهنیت به تعریف دقیق تری در این مورد می پردازیم.
استارت آپ یک کسب و کاری است که بخشی از آن بر پایه فناوری است. اما هر کسب و کاری که مبتنی بر فناوری های اطلاعات و ارتباطات است، لزوماً یک استارت آپ نیست، با این وجود همه استارت آپها به طرزی از وب، موبایل، اینترنت و تکنولوژی های مرتبط بهره می برند تا سریع تر رشد کنند و بتوانند در جهت مقیاس پذیری رشد خوبی داشته باشند. (مقیاس پذیری چیست!؟ پس با ما همراه باشید)
با توجه به رشد و کاهش هزینه های فناوری های اطلاعات و ارتباطات، امکانی که این فناوری ها به این کسب و کارها می دهد، مقیاس پذیری است، مقیاس پذیری یا گسترش پذیری یکی از مهمترین ویژگی های یک استارت آپ است که توضیح آن به صورت زیر است:
یعنی اینکه بتوان یک مدل کسب و کار را در آینده با افزایش اندکی در منابع مالی، نیروی انسانی و … توسعه داد، به نحوی که تناسب مستقیم بین افزایش هزینه ها و منابع با افزایش سود وجود نداشته باشد و ارزش کسب و کار و سودآوری با نسبت بسیار بالایی نسبت به منابع محقق گردد. یعنی اگر، درآمد کسب و کار شما نسبت به سال گذشته چندین برابر شده باشد ولی هزینه هایتان ثابت مانده باشد، کسب و کارتان مقیاس پذیر است. و اگر با دو برابر شدن درآمد کسب و کار شما، هزینههایتان نیز دو برابر شود، کسب و کار شما مقیاس پذیر نیست. مقیاس پذیر بودن یا نبودن، ربطی به موفقیت کسب و کار ندارد و در حالت دوم سود نیز قاعدتاً دو برابر شده و کسب و کار رو به رشد و پیشرفت است. ولی مقیاس پذیر نیست.
به این ترتیب کسب و کارهای در حوزه نرم افزار، وب، موبایل خیلی میتوانند به مقیاس پذیری کسب و کار کمک کنند. با این وجود علی رغم اشتباه رایج عموم افراد، استارت آپ ها صرفا در حوزه فناوری های اطلاعات و ارتباطات نیستند. پس استارت آپها کسب و کارهایی هستند که رشد بالایی دارند و (معمولاً از طریق نرم افزار و فناوری های اطلاعات و ارتباطات) میخواهند به مقیاس پذیری برسند.
اما یک تعریف جامع و کامل وجود دارد که بر اساس نظریات صاحب نظران این حوزه منتشر شده است. “استارتاپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاس پذیر در یک مدت زمان مشخص بوجود آمده است. با نگاهی دقیق تر به تعریف استارت آپ متوجه می شویم چند اصطلاح در آن وجود دارد، شاید تاملی چند لحظه ای بر مفهوم این اصطلاحات بتواند کمک زیادی به درک مفهوم استارت آپ نماید:
برخی اشتباهات رایج در رابطه با استارت آپ ها:
یک مثال ازدنیای استارتاپ در ایران دیجی کالاست;
در مورد ایده و دلیل راهاندازی شرکت دیجی کالا، ذکر این نکته ضروریست که برادران محمدی یعنی حمید و سعید در سال ۱۳۸۴ هر دو عکاسی دیجیتال را پیگیری میکردند. بعد از جست و جو در اینترنت درباره دوربینها، دوربین مورد نظر را از بازار خیابان جمهوری تهران خریداری کردند. اما بعد از چند روز پی بردند، لنز روی دوربین دست دوم و تعمیری است. این اتفاق ناخوشایند از تجربه خرید به شکل سنتی، که خیلی قابل اعتماد هم نبود، جرقه اولیه تأسیس شرکت دیجی کالا بود.
مدیران این سایت از سال ۸۴ تصمیم به راهاندازی آن گرفته و در سال ۱۳۸۵ توسط حمید محمدی و سعید محمدی بنیانگذاری شد. پرسنل اولیه آن ۵ نفر بودند که تا اسفند ۱۳۹۲ به ۲۰۰ نفر افزایش پیدا کرد و طبق گفته مدیران تا پایان سال ۹۳ به ۷۰۰ نفر رسید. این شرکت در سال ۹۱ پیشنهاد شراکت صندوق سرمایهگذاری سرآوا را پذیرفت. محمدی در مصاحبهای در سال ۱۳۹۲ مدعی شد که دیجیکالا سهم بیش از ۸۵ درصدی از بازار خرده فروشی آنلاین ایران را در دست دارد.
تا دی ماه ۱۳۹۴، دیجی کالا با اشتغال زایی برای ۱۲۰۰ نفر، عملاً ۱۵ درصد از تعهدات بودجهای دولت در حوزه اشتغال را عملی کرد. علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مورد رقمی که دولت باید برای ایجاد یک شغل هزینه کند، میگوید: «برای ایجاد یک شغل در پالایشگاه حدود ۱۲ میلیارد تومان هزینه نیاز است. در پتروشیمی نیز برای ایجاد ۷۰۰ شغل به ۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان نیاز است و هزینه ایجاد شغل در بنگاههای میانی نیز ۵۰۰ میلیون تومان است.» حالا اگر ۱۲۰۰ شغلی را که با راهاندازی دیجی کالا به وجود آمده با در نظر گرفتن اینکه دیجی کالا یک بنگاه میانی است، ضرب در رقم مبنای آقای وزیر ۵۰۰ میلیون تومان کنیم، میشود ۶۰۰ میلیارد تومان. این در حالی است که کل بودجه دولت برای یک سال اشتغالزایی ۴ هزار میلیارد تومان است. به عبارتی دیجی کالا بهتنهایی بدون محاسبه اشتغالزایی دیگر استارتآپهای موفق در ایران و بدون دریافت پولی از دولت با اشتغالزایی برای ۱۲۰۰ نفر ۱۵ درصد از تعهدات دولت را در حوزه ایجاد اشتغال عملی کرده است.
جمع آوری: زهرا غفاری توران
- ۹۶/۰۱/۲۳
- ۴۴۱ نمایش